به دفتر خاطرات مجازی من خوش آمدید

چهار شنبه 6 مهر 1401 ساعت: 9:57
نویسنده : معین کریمی

شعر سپید "کاج های زیادی بلند..." از سهراب سپهری

کاج‌های زیادی بلند.
زاغ‌های زیادی سیاه.
آسمانِ به اندازه آبی.
سنگچین‌ها، تماشا، تجرد.
کوچه‌باغ‌ فرا رفته تا هیچ.
ناودان‌ِ مزین به گنجشک.
آفتابِ صریح.
خاکِ خوشنود.
چشم تا کار می‌کرد
هوش پاییز بود.
ای عجیب قشنگ !
با نگاهی پر از لفظ مرطوب
مثل خوابی پر از لکنت سبز یک باغ،
چشم‌هایی شبیه حیای مشبک،
پلک‌های مردد
مثل انگشت‌های پریشان خواب مسافر !
زیر بیداری بیدهای لب رود
انس
مثل یک مشت خاکستر محرمانه
روی گرمای ادراک پاشیده می‌شد.
فکر
آهسته بود.
آرزو دور بود
مثل مرغی که روی درخت حکایت بخواند.

در کجاهای پاییزهایی که خواهند آمد
یک دهان مشجر
از سفرهای خوب
حرف خواهد زد؟

سهراب سپهری



:: موضوعات مرتبط: اشعار شاعران و ترانه سرایان
:: برچسب‌ها: شعر شاعر شاعرانه اشعار شعر سپید شعر غزل شعر مثنوی دوبیتی سهراب سپهری شعر سهراب سپهری اشعار سهراب سپهری شاعر سهراب سپهری شعر سپید از سهراب سپهری دیوان سهراب سپهری شعر کوتاه شعر کوتاه از سهراب سپهری شعر پاییزی شعر پاییز شعر نو اشعار نو


صفحه قبل 1 2 3 4 5 ... 47 صفحه بعد

کد پربازدیدترین



اکانت ما در شبکه های اجتماعی :

اکانت ما در فیسبوک اکانت ما در اینستاگرام اکانت ما در Pinterest کانال ما در تلگرام